1537

جزئیات وبلاگ

shape
shape
shape
shape
shape
shape
shape
- مقالات

اینترنت اشیاء (IoT): چالش های تجربه کاربری

اگر جواب شما نه است, اکنون زمان آن است که شروع به دیدن آنها کنید, چون چیز هایی که ما در فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی در دهه ی گذشته دیده ایم در حال نزدیک تر شدن به واقعیت به وسیله ی تمامی فناوری های جدید می باشند.

هر روز تمامی چیز هایی که در اطراف ما وجود دارند در حال هوشمند تر شدن هستند, حتی بعضی وقت ها از خود ما هم هوشمند تر. و وقتی شما در موردش فکر می کنید بیشتر از اینکه سرگرم کننده باشند, نگران کننده هستند. با این حال, من همیشه با پیشرفت فناوری موافق هستم و اینترنت اشیاء (IoT) هم از این قاعده مستثنی نیست. اینترنت اشیاء (IoT) چیز بزرگ بعدی است و در حال حاضر اینجاست.

با توجه به یک تعریف گسترده, “اینترنت اشیاء (IoT) سناریویی است که در آن اشیاء, حیوانات و انسان ها با شناسه های منحصر به فرد تهیه شده اند و توانایی انتقال داده ها بر روی شبکه بدون نیاز به اثر متقابل انسان-به-انسان یا انسان-به-کامپیوتر وجود دارد.”

اگر چه امروزه اینترنت اشیاء (IoT) بسیار پر رونق است اما چیز جدیدی نیست و شرکت های فناوری مدتی است که بر روی ابزار های هوشمند به هم پیوسته کار کرده اند. به همین دلیل است که ما انواع محصولات نوآورانه را در نمایشگاه های فناوری امسال مشاهده کرده ایم. همانطور که اکنون پیشرفت سریع آن را میتوانیم ببینیم, IoT در سال های آینده حتی رشد بیشتری هم خواهد کرد و در نهایت همه ی ما به آن دسترسی خواهیم داشت.

بنابراین, ما به عنوان افراد UX (طراح تجربه کاربری) ,باید برخی از چالش هایی که IoT در بحث تجربه کاربری و قابلیت استفاده برایمان همراه دارد را بررسی کنیم و ببینیم که آیا میتوانیم آن را برای کاربرانمان پذیرفتنی کنیم یا نه.

مسائل مربوط به اتصال

اول از همه, باید بگویم اینترنت اشیاء همانطور که از اسمش پیداست چیزی بدون نیاز به اتصال به اینترنت نیست و این به علت چگونگی انتقال داده ها بین دستگاه ها و بدون دخالت انسان است. این واقعا مهم نیست که آیا اتصال بدون سیم است یا نه, اگر چه امروزه بیشتر دستگاه های IoT موجود با WiFi کار می کنند.

حالا برای ۱ ثانیه اجازه بدید تا به گوشی های هوشمند و رایانه هامون برگردیم. مطمئنن همه ی ما تجربه ی مشکلات گاه به گاه در اتصال مانند قطع و وصل شدن اتصال هنگام تماس ویدئویی, بارگذاری کند وب سایت ها, فشار آمدن به نرم افزار موبایل ها و… رو داریم. اگرچه اینها آزاردهنده است اما ما به این مشکلات عادت داریم. در حالی که این چیزی نیست که ما از تستر, چراغ های اتاق یا درب گاراژ خود انتظار داریم. در واقع تجربه کاربر از مسائل روزمره کاملا متفاوت از مسائل در وب است. هنگامی که ما چراغ را خاموش می کنیم انتظار داریم تا چراغ سریعا خاموش شود. اما اگر اتصال ضعیف باشد و چند دقیقه برای بیرون آمدن نور از لامپ طول بکشد چه می شود؟ اگر در یخچال باز نمی شود یعنی سیستم ضعیف است؟ من مطمئن نیستم که کاربر برای این آماده باشد زیرا اینگونه مسائل قطعا وجود خواهد داشت, به خصوص با نسل اول IoT.

 

مسائل مربوط به اتصال در تجربه کلی IoT تاثیر قابل توجهی خواهند داشت و از آنجا که این یک مشکل فنی است, کار کمی میتوان برای آن انجام داد.

مشکل با رابط های چندگانه اینترنت اشیاء

در حالی که از ایده ی IoT زمان زیادی گذشته, اکنون فقط شروع به وارد شدن به بازار مصرف کرده است و هنوز سوال ها و موانع زیادی وجود دارد. یکی از مشکلات اصلی این است که تعداد زیادی دستگاه متصل خارجی وجود دارد و آن ها منحصرا هوشمند و مفید هستند اما به صورت “تیم” کار نمی کنند. این بدین معناست که شما نمی توانید مجموعه ی کامل دستگاه های IoT خود را از یک محل واحد کنترل کرده و داده های آن ها را همگام سازی کنید. به عنوان مثال اگر شما یک ماشین هوشمند, یک ردیاب تناسب اندام و یک ترموستات هوشمند دارید, برای هر کدام از آن ها باید که نرم افزار موبایل به صورت جداگانه داشته باشید. نمی توانید یک قانون برای تنظیم درجه حرارت در اتاق با توجه به داده ی ردیاب تناسب اندامتون و استارت زدن اتومیبلتون هم زمان با قفل بودن درب روبه رو وضع کنید. این تجربه کلی کاربر از محصولات IoT را خراب می کند. این نوع از UX قطعه قطعه ممکن است که حتی زندگی ما را پیچیده تر هم بکند. در حالی که در ابتدا هدف دستگاه های هوشمند آسان تر کردن زندگی انسان بوده است.

به هر حال در این زمینه کمی پیشرفت وجود داشته است. چند شرکت عمده مانند AllSeen, Alliance و Open Interconnect Consortium در حال کار کردن برای ساخت یک استاندارد باز که اجازه ی همکاری بین اکثر دستگاه های IoT را می دهد هستند.

درباره ی کارایی چطور؟

از نظر تئوری, اینترنت اشیاء (IoT) در حال پیشرفت دادن زندگی ما به صورتی دراماتیک است. البته نه به اندازه ی نظر سازنده اش Steve Krugs یعنی “مرا وادار به فکر کردن نکن”. اما به هر حال نیاز به فکر کردن را تا حدودی کم می کند. با این تکنولوژی, ما وقت کمتری را روی کارهای خسته کننده و کسل کننده خواهیم گذراند و وقت بیشتری خواهیم داشت تا به کارهایی بپردازیم که قابلیت کامپیوتری شدن را ندارند. مثل عشق و روابط دوستانه.

همه ی این اتفاقات, خوب به نظر می رسند. اما در واقع اینترنت اشیاء (IoT) هنوز خیلی جوان است و ممکن است مانند سایت های اولیه, کارایی چندانی نداشته باشد. به احتمال زیاد کاربران مجبور خواهند شد حرکات, آیکون ها و رابط های جدید را یاد بگیرند و به خاطر بسپارند. با توجه به علائق مردم به کارایی حداکثر با روش های ساده تر, احتمالا در روزگار امروز IoT (اینترنت اشیاء) کارایی همیشگی نخواهد داشت. برای مثال, روشن کردن یک لامپ را در نظر بگیرید. وقتی شما در حالت عادی لامپی را میخواهید روشن کنید فقط کافیست یک دکمه را فشار دهید تا روشن شود. اما در روش اینترنت اشیاء (IoT) باید دو سه قدم اضافه انجام دهید. برای مثال ابتدا موبایلتان را روشن کنید. سپس فهرست اپ هایتان را باز کنید. بعد از آن روی اپ درست کلیک کنید و در نهایت لامپ را روشن کنید. از سویی دیگر, وقتی شما روی مبل لم داده اید و در حال استراحت هستید, بلند شدن و رفتن به سمت کلید برق و روشن کردن آن, گزینه خوبی به نظر نمیرسد.

در هر حال, اگر یک ارزیابی سریع و موشکافانه از ابزار های اینترنت اشیاء (IoT) امروزی داشته باشیم, نتایجش را دوست نخواهیم داشت. اما دانش قبلی و تجربیات ما در بحث کارایی و قابلیت استفاده, خیلی مناسب اینترنت اشیاء (IoT) نیست. بنابراین, این کار ما طراحان تجربه کاربری است تا به تحقیق و مطالعه درمورد تجربه کاربران در استفاده از این ابزار ها بپردازیم.

نتیجه

بهترین روش ممکن برای مقابله با چالش های اینترنت اشیاء این است که خود را جای کاربران بگذارید و اینترنت اشیاء را از دید یک کاربر معمولی تجربه کنید. از این طریق میتوانید متوجه مهمترین نقاط ضعفی که نیاز به رفع شدن دارند, شوید.

این مطلب ترجمه ی وب تستر از مقاله ی Internet of Things(IoT): UX Challenges است.

اینترنت اشیاء (IoT): چالش های تجربه کاربری